موقعیت جغرافیایی و ویژگی های طبیعی شهرستان بردسکن با مساحت تقریبی 7100 کیلومتر مربع
واقع بر گستره جغرافیایی استان خراسان رضوی از شمال به سبزوار ،از شرق و شمال شرقی به
کاشمر و خلیل آباد،از جنوب و جنوب غربی به استان یزد و از غرب به استان سمنان محدود می گردد.
ارتفاع این ناحیه از سطح دریاهای آزاد 985 متر است. مرکز این شهرستان شهر بردسکن و بر اساس
آخرین تقسیمات کشوری دارای بخشهای انابد مرکزی ،چهار دهستان و دو شهر می باشد. بردسکن
به دلیل تولید محصولات باغی از جمله « انار و انجیر» به شهر «میوه های بهشتی» معروف شده
شهرستان بردسکن دارای 377 آبادی است که 120 آبادی آن دارای سکنه و 257 آبادی فاقد سکنه میباشد و خشکسالی های چند سال اخیر در تسریع مهاجرت از روستا به شهر بسیار تاثیرگذار بوده است . بهره برداران کشاورزی در قالب 13525 خانوار در شهرستان حضور دارند که از این تعداد 4563 خانوارغیر ساکن وبقیه ساکن میباشند.
بهره برداری های کشاورزی بر حسب نوع فعالیت نوع فعالیت زراعت باغداری گلخانه پرورش طیور خانگی زنبور عسل دام بزرگ دام کوچک کرم ابریشم نفر 9907 8999 1 5486 34 1158 6412 103
بهره برداران کشاورزی بر حسب سواد (خانوار)
از بدو تشکیل مجلس مشروطه (مجلس شورای ملی) تا پایان عصر سلطنت پهلوی
دوره اول
دوره دوم
دوره سوم
دوره چهارم
دوره پنجم
دوره ششم
دوره هفتم
دوره هشتم
دوره نهم
دوره دهم
دوره یازدهم
دوره دوازدهم
دوره سیزدهم
دوره چهاردهم
دوره پانزدهم
دوره شانزدهم
دوره هفدهم
دوره هیجدهم
دوره نوزدهم
دوره بیستم
دوره بیست و یکم
دوره بیست و دوم
دوره بیست و سوم
دوره بیست و چهار
فهرست نمایندگانمجلس شورای اسلامی بعد از انقلاب اسلامی
دوره اول
دوره دوم
دوره سوم
دوره چهارم
دوره پنجم
دوره ششم
دوره هفتم
دوره هشتم
محمد رضا خباز– -91-۱۳ -منطقهٔ کاشمر که در متون و منابع کهن ازآن به عنوان ترثیت یا «ترشیز» یاد شده به استناد
کاوشهای باستان شناسی از گذشتههای دور تا اواخر هزارهٔ دوم و اوایل پیش از میلاد مسکون
بودهاست. به استناد روایات شاهنامه و تاریخ بیهقی ۲۵۰۰ سال پیش زردشت پیامبر در این سرزمین
با گشتاسب شاه ملاقات نموده و اتشکد ها ی در این ناحیه برپا نمودهاست. کاشمر در اعصار
تاریخی به ویژه دوره بارتیان و ساسانیان جزء مناطق فرمانروایی آنان درخراسان به شمار میآمد.
کاشمر در سال ۳۱ هجری بدست اعراب مسلمان فتح شد و از ان پس امرای غزنوی، سلجوقی، ا
سماعیلیه،خوارزمشاهیان، ایلخانی،سربداریه، تیموری، صفوی، افشاریه و قاجاریبه ترتیب بر این
ناحیه حکم راندند و تاریخ پر فراز و نشیب این منطقه را که مشحون از جنگها، شکستها،
ناامیدیها، کامکاریها و پیروزی هاست رقم زدند.
کاشمر و ترشیز پیشین، از گذشتههای دور تا کنون دچار دگرگونی و تغییر نام شدهاست. در بررسی نام این شهر به بیش از بیست نام برخورد شدهاست، که با یک جمع بندی میتوان تمامی آنها را در واژگان «کاشمر»، «ترشیز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه کرد. بدین گونه واژه کشمر، که میتواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شکلهای کیشمر و کشمار، سرانجام به گونه کاشمر در آمده و در همین صورت بازماندهاست. از سوی دیگر فرهنگ نگاران، کاشمر را گونه کامل شده «کاخجر»، «کاشخر» و «کاشغر» دانستهاند و بر این باورند، که «کاش» برگردانیده شده «کاج» است و «کاخجر»، یاد آور سرو بزرگ و سرشناس این سرزمین است. بنا بر روایتی در محلی که اکنون کاشمر خوانده میشود، بین گشتاسب کیانی و زرتشت پیامبر دیداری روی دادهاست. چون گشتاسب کیانی، دین بهی را پذیرفت، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو حکومت کیانی پی ریخت و در جلو در این آتشکده، درخت سروی را که تبار بهشتی داشت، با دست خویش کاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد. بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نیز بر گرد سرو مینوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد. کشمر در ۳۱ هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. پیروان زرتشت، که حاضر به پذیرش جزیه نبودند، در نیمه دوم سده ۸ م، در حالت جنگ و گریز، این ناحیه را ترک کردند و خود را به بندر جاسک، و دریای مکران ( دریای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دریای مکران به کرانههای گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشیز) در دو سه سده نخستین اسلام، بین امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته ۲۸۴ هـ . ق ) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله ( کشته شده ۲۶۸ هـ . ق) و ابوطلحه منصور سرکب، دست به دست گشت. در سال ۴۳۸ هـ . ق، هنگامی که حسن صباح، پیشوای اسماعیلیان، در الموت استقرار یافت، دستیار مومن خویش، حسین قاینی را، که از پیش حکومت ترشیز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به کاشمر فرستاد. در سال ۵۲۰ هـ . ق، وزیر سلطان سنجر سلجوقی، ترشیز را محاصره و چپاول کرد. ابن اثیر و یاقوت حموی، چیره گی اسماعیلیان را بر ترشیز، بین سالهای ۵۲۰ تا ۵۳۰ هـ . ق، دانستهاند. لشگریان هلاکوخان نیز در تون و ترشیز چپاول و کشتار بسیار کردند. امیران قهستان و ملوک سیستان، گه گاه ترشیز را به قلمرو خود میافزودند. سربداران نیز حکومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشیز، گسترش دادند و خواجه علی موید ( ۷۶۶- ۷۸۸ هـ . ق ) نیز که آخرین آنها بود، ولایتهای قاین، طبس، ترشیز و قهستان را به قلمرو خود افزود و این جایگاه تا سال ۷۸۲ هـ . ق، که خواجه علی به تیمور لنگ پیوست، ادامه داشت. تیمور لنگ، ترشیز را در سال ۷۸۴ هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تیموری تا اوایل سده ۱۰ هـ . ق، ترشیز را در اختیار داشتند. آخرین آنان، یعنی سلطان حسین میرزا بایقرا، تا سال ۹۱۰ هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی اوزبکها به رهبری محمد خان شیبانی، بر خراسان چیره شدند. از این زمان تا استقرار کامل صفوی، ترشیز را گاه حاکمان اوزبک و گاه سردارانی از طایفههای صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره میکردند. در اواخر حکومت شاه تهماسب، ترشیز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشیز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاکم کاشمر گردید.
برای دیدن اطلاعات گردشگری و عکس ها در این مورد روی پیوند وبگاه اطلاعات گردشگری کلیک نمایید، و پس از باز شدن صفحه روی نام محل مورد نظر و یا نام محلی که این قسمت زیر مجموعه ای از آن می باشد را کلیک نمایید.همچنین می توانید از مجموعه آلبوم عکس آن که شامل عکس هایی از این محل مورد نظر نیز می باشد اصتفاده نمایید.
کاشمـَر از شهرهای جنوب غربی استانخراسان رضوی ایران است و در حدود ۲۴۰ کیلومتری شهر مشهد قرار دارد.
جمعیت این شهر بر پایه نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی، برابر با ۸۱٬۵۲۷ نفر بودهاست. کاشمر در حدود ۲۰۰ کیلومتریمشهد قرار دارد. از محصولات مهم این شهر میتوان به زعفران، انواع مختلف انگور کشمش، و فرش دستباف اشاره کرد.
قالی بافی،زیلوبافی، گیوه بافی، تهیه پارچههای دستباف و بافتن ابریشمی مهمترین چادرشبصنایع دستیاین شهرستان را تشکیل میدهند.قالی بافی کاشمر چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت دارای شهرت خاصی بوده و عواید حاصله از ان بالاترین رقم اهالی را تشکیل میدهد. قالی و قالیچه بافت این شهرستان بیشتر پشمی و دارای طرحهای کاشمری و کاشانی و نقشهای زیرخاکی، لچک، ترنج، اسکیمی، تخت جمشید، درختی، سه کله (قالیچه)، چهار رقصی، طرح و ترکمنی (قالیچه) و گلتورهای ( قالیچه) هستند.